Friday, April 16, 2010

قلــــــــــب

آنگاه در آسمان ، پنج ستاره قرار داد و به منزلۀ حواس پنجگانه انسانند ( چشایی، بویائی ، بساوائی ، شنوائی ، بینائی ) آنگاه در عالم آسمان عرش و کرسی قرار داد . عرش آسمان را آفرید و آن را قبله گاه دلهای بندگان و جایگاه بلند کردن دستها به سوی حقّ تعیین فرمود.امّا کرسی ، ظرف رازها و پوشش فروغها است و جایگاهی است که هر چه در دایره هستی است در آن نگهداری میشود.صدر (سینه)به منزلۀ فضائی بر در قلب است که آنچه از خیر در(قلب ) و شرّ از (نفس) رخ میدهد ، همه در سینه جمع میشوندو از سینه به اعضای بدن صادر می گردند.(حصّل ما فی الصدور)و اما قلب را چون عرش قرار داد،اگر چه عرش او در آسمان مشهور است و عرش او در زمین مخفی و غیر مشهور قرار گرفته است ، و عرش دلها را برتر از عرش آسمان قرار داد، چرا که ,عرش آسمان اورا فرا نمیگیرد و وی را بر دوشن نمیکشد و نیازی به آن نداردو این عرش(قلب) عرشی است که هر زمان بسوی او بر می گردد و به حقّ می نگردبر او متجلّی میشودو از آسمان (کرمش) را بسوی او فرود می آورد.
او خدائی است که الاهیّت ویژۀ اوست
ربو بیّت کرم اوست .
احدیّت صفت اوست .
الله نام خاص اوست.
گناه را آمرزگار ، دل عارف را یــــــــــــــــادگار.
الله یعنی خدائی که یادگار دل دوستان ، شاهد جان عارفان ، سور راز الهان ، شفاء درد بیماران ، چراغ سینۀ موحّدان ، نور دل آشنایان.
اندر دل من عشق تو چون نور یقین است / بر دیدۀ من نام تو چون نقش نگین است
در طبع من و همّت من تا به قیامت /مهر تو چو جان است و وفای تو چو دین است /

27 / 1/ 1388

No comments:

Post a Comment