Wednesday, April 11, 2012


صحنه بر آمدن آفتاب در اقیانوس چشم ما را از الوان لذّت بخش و رنگهای  
درخشان لعل گون و زمرّدی و زرین خیره میکند ، مشاهده شگفت انگیز 
را بر احوال شاعرانه آنزمان  کمیاب ، ابرهای پشت گلی ، طلائی که 
در افق با دریا پیوند شده اند همانند جزایر نیک بختانند که آدمی می پندارد 
در آنجا به سعادت مطلق خواهد رسید امّا میدانیم که از آن بجز در عالم 
رؤیا بهره مند نمیشویم 
هم گلستان خیالم ز تو پر نقش و نگار      هم مشام دلم از زلف سمن سای تو خوش 

خواهر گرامی از لطفی که ابراز داشته و جند سطری بعنوان یاد بود 

از من خواسته ای متشکرم و آرزوی سلامتی و خوشبختی 
تو را دارم .
گ - مراد پور 
21/ 01 / 1348 

1 comment:

  1. عکس مربوط به صفحه از دفتر خاطرات قدیمی من گم شده بود و من عکس ابر ا را که بی مناسبت به نوشته هم از کار در نیامد اضافه کردم

    ReplyDelete