ای ستارگان سحری بتابید . ای غنچه های صبجگاهی باز شوید، ، ای لبان گلرنگ
بخندید ، این فروغ و روشنائی برای شب زنده داران عشق ، این شیفتگی و
دلربائی برای مرغان چمن ، این تبسّم و شادمانی برای دلهای محزون ، تسلیّت
خدائی است که بوسیله شما اعطا میشود . خنده بر زیبائی لبهای تو میافزاید
و این اشگ شور آخر چشمان پر نقوذ ترا رنجور خواهد نمود ، بخند چون خندۀ
گل بصورت باغبان ، بخند چون طفل بپستان مادر ، من خنده های مصنوعی
گریه آلود را دوست نمیدارم . بخند امّا نه چون خنده برق که گریۀ ابر را بخود
میاورد ، خنده ای که مایۀ گریۀ دیگران است خنده نیست
بخند و شاد باش و دیگران را بخندان و شادمان نگاهدار
خواستار موفقیت و سعادت تو
دوست تو
فاتحی P - F
17/21/ 47
No comments:
Post a Comment