Sunday, January 15, 2012

سوگند

بجوانیم ، بقلبم ، بخدای آسمانها ، بتمام کهکشانها ، بستارگان روشن ، به کنارهای دریا ، به نگاه پرشکوهت بقدم بخاک پایت بنسیم سینه هایت بکبودی افقها ، بسحر به خندۀ گل ، به بهار شهر گلها،بلبان سرخ مرطوب ، به سپیده به گل و گیاه و صحرا ، بخروش موج دریا به شکوه کوه الوند بچمن بدشت وجلگه به هستی که بنام عشق و هستی ، بتمام خاک دنیا .....بخدا اگر بمیرم ، بخدا اگر بمانم ،بخدا اگر بمیرم  ، توئی آخرین امیدم ، توئی آخرین نگاهم ، توئی آخرین بهارم ، توئی بهار عمــــرم .
متشکرم
دوست تـــــو ........پــــوران پارسی
P----

1 comment:

  1. چند روزه که کامپیوترم خراب شده و اشتباها " دو عکس اینجا گذاشتم که اولی مربوط به من و دومی عکس دفتر خاطرات من مربوط بنوشتۀ پوران پارسی است که هم دانشگاهی من بود و سال آخر دانشگاه قبل از فارغ التحصیلی با گروه اسلامی و چادر مشکی ها در مسجد دانشگاه رفت و آمد میکرد و با یکی از هم همکلاسی هایش ازدواج کرد( رشته جغرافی ) و از حال وی بعد از انقلاب بی خبرم ولی امیدوارم سالم باشد و ......نمیدانم شاید درگیر جنگ و مسائل بعد از انقلاب شده باشد!!!!؟؟؟؟؟

    ReplyDelete