Thursday, April 21, 2011
سئوال
یک بابائی هجرت کرده به ناف اروپاهمراه اژدهائی که دهن باز کرده و هر چی پول میرزن توش پر نمیشه از قبال هنگفتی ارثیه خانه پدری وهمسری ، قدیما که اونجا ارزانتر بود سعی کردند بروندبه محل آمال و آرزوهای جوانها و نشد و میگفتند اروپا اون هم از نوع عالیش گران است ولی حالا در اوج گرانی بنظر میرسه ارزان شده و دارن لذتش را می برند ، من که بخیل نیستم ولی چرا هر چی خدا میده ما بازهم طلبکاریم ؟؟؟؟!!!از قدیم میگفتند از نخورده بگیر بده به خورده بلکه سیر بشه ، چرا هر چی جلوتر میرن و پا بسن میزارن حریص تر میشن و چشماشون دنبال داده های دیگران است ؟ خیلی ها را میشناسم که میگفتند خوش بحالش طرف غمی ندارد چون که کم ندارد ومن میگفتم کم ندارد ولی میدانم غم دارد و حالا میبینم خدا بیامرز درست میگفت و خوب شناخته بود همراهش را و متأسفانه موضوع موضوع داشتن و نداشتن نیست ، فطرت بالاتر بینی است که باعث شده اونها همیشه آرزوی زندگی بالاتری راداشته باشند و چشمشان به زندگی های دیگران !!!!!!! واقعا " چی میخوان از زندگی؟؟؟ و جالبتر اینکه خمس و زکات بده هم بودند و پرهیزگار از ربا خواری وریاکاری اینجاست که .... بماند،
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment