Tuesday, April 26, 2011
خوردنی
دوستی و دوست داشتن را بعضی ها با خوردن و خوردنی اشتباه میگیرن ، بیچاره مادر بزرگه قدیمی بود و من فکر میکردم قدیمی فکر میکنه ولی این عادت و رسم هنوز هم بیادگار در نسلهای بعد اون هم مونده متأسفانه و اگر روابط سرد وبد شده شاید بهمین دلیل است که شاید تو دوست داشتن را در غذا نبینی و مصاحبت و محبت برات کافی باشه ، چند ساعتی را با یک دوست غیر هم وطن گذراندم و در طول آن با یک قوری چای و چند فنجان کوچولو مشغول بودیم و مطمئن که پشت سر هم بخاطر میوه و غذا و چای و .....بعبارتی شکم صحبت نمی کنیم ، البته هستند دوستانی که بامن مطابق عقیده ام رفتار می کنند البته بعد از هزار قسم وآیه و خواهش و تمنّا ولی بعدش میبینی مطابق دل خودشون عمل کردند و میگن ما والله (به ایزد ) ساده گرفتیم یا کاری نکردیم، خدائیش زحمت کشیدند ولی من راضی نیستم و مهّم هم نیست چون اونا راضی هستند ، حالا من که یک نفرم ولی حساب کن ببین برای تعداد زیاد چقدر خرج میشه ، اونوقت مریضی و دکتر برای زحمت کشیده و نکشیده که ممکن است اون همه خوردن برای سلامتیش خوب نبوده و بیمارستانها پر و جیب ها خالی و ترافیک زیاد و دود زیاد و ازدواج کم و زندگی ناراضی و آرامش اصلا " و سکته زیاد و میخوابند و صبح بلند نمیشوند و سرگردان زیاد و همه هم همدیگر را مقصر میدانند خوب میگی وقتی من نمیتوانم اون جور باشم لابد راه و رمزی داره که بلد نیستم و یا دوست ندارم دستم تو جیب این و اون باشه و زندگی کنم ، یا برچسب دیگری داره که بزنند ،... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مقدار
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment