Tuesday, December 20, 2011

دفتر قطعه ادبی

آن کدام سرعت است که از جریان زمان سریعتر است ، جریان خروشان آب سوزان الکتریک و پرش تابش نور ، آیا کدامیک میتواند در سرعت همدوش گذشت روزگار باشد ، راستی چه زود میگذرد این عمر ما ، این فرصت ما و این نفسها و این لحظه ها چه سرعت شگرفی دارد روزگار با همۀ حوادث خود باز هم آرامست یک لحظه به پشت سر بر میگردیم اوه .... گذشته با همۀ خوبیها و بدیها ی خود جز چند خاطرۀ غبار آلود نشانی در ضمیر ندارد آیا از سال قبل جز این چند صفحۀ فشرده شده که تقویم سرنوشت ماست چه بجای مانده است ، این تقویم نیست این کالبد افسرده ایست که جان سپرده  این قفس در شکسته ایست که پرنده اش پرواز کرده ، این بوستانیست که بهار روح افزا ترکش گفته ، ما هم چند روز دیگر بدنبال این پرنده پرواز خواهیم کرد ، ما هم می شکنیم  و بند می گسلیم و در معمای حقایق فرو میرویم ، پس ای دوستان بیائید و قبل از آنکه از این قفس زرین زندگی بگریزید نشانی از خود بر جای بگذارید تا در ساعات دوری یادگاری بس گرامی از خود بر جای گذاشته باشید .
با عرض تشکر دوست شما ناهید پاکرو
تاریخ سال 1347 ( من 15 ساله بوده ام ) شاید سال اول دبیرستان

1 comment:

  1. در عبارات و کلمات سعی کردم دست نبرم بخصوص از نظر گذاشتن نقطه و ویرگول و علامت سئوال .....میخواستم همانگونه باشد که فکر کردم و نوشتم

    ReplyDelete