Thursday, December 22, 2011

شمع


ناهید عزیزم از خداوند بزرگ همیشه خوشبختی و موفقیت ||||||||
ترا از خداوند بزرگ خواستارم و امیدوارم که ||||||||
در تمام روزها تو را خوشبخت و شاد ببینم|||||||
ناهید جان هر چه از خوبیهای تو ||||||
بگویم باز هم کم گفته ام
_______________||||
دید ی با شمع فروزنده ای ------- چشم تر و سینۀ سوزنده ای
خنده بآن سینۀ پر سوز کرد ------- بانگ بر آن شمع شب افروز کرد
کاتش دل شعله بی بت فکند ------- سوز درون بگسترد بند بند
کاش که این سوز تن سود بود ------- سوختنت مقدّم مقصود بود
شمع باو گفت که ای خود پسند ------- دین و بر سوز درونم نخند
شیوۀ ما فترش روشنی است ------- تیره دلی مظهر اهریمنی است
در دل ما نیست بجز سوختنی ------- پیشۀ ما نیست جز افروختنی
نیمه شب پرتو رخسار من ------- جلوه بینداز و به هر انجمن


ناهید بهتر از جانم هرگز ترا فراموش نمی کنم و به خود میبالم که دوستی چون تو دارم

مهین جزنیان

1 comment:

  1. ادامه نوشته این دوست عزیزم را بعلت نقاشی و نا خوانائی صرفنظر کردم ، کاش میتوانستم نشانی از وی بیابم ولی امیدوارم سلامت و خوش و راحت باشد

    ReplyDelete