Sunday, July 3, 2011

دوران دانشجوئی



شاید جوانها ی امروز وطن از دوره دانشجوئی بعلت محدودیتهای آن لذّت کافی را نبرند ولی برای من بهترین دوره و زیباترین لحظه های زندگیم بود ، حیف که هم من عجله داشتم زودتر تمام شود و هم این دگرگونی لعنتی مسیر زندگی بسیاری از انسانها را تغییر داد، آن زمانها تلویزیون سریالی را پخش میکرد بنام وکلای جوان که یک گروه دانشجوی حقوق بودند که با هم کارهای حقوقی را انجام میدادند ، همدوره های من بعشق این سریال و مانند آنها شدن رشتۀ حقوق را برگزیدند ولی غافل از اینکه مسیر دیگری در انتظار آنان است ، وقتی فکر میکنم سر بالائی های دانشگاه را برای رسیدن به کلاس و درس استادانی باسواد و پر جذبه طی میکردم دلم برای آن حال و هوا تنگ میشود ، تازه کفش ملّی به بازار آمده بود و تبلیغی داشت که میگفت ( ما میریم به مدرسه / با الفانتن شوئه... )و من و دوستم هفته اوّل شروع درس وقت پائین اومدن از سرازیری های دانشگاه دست در دست هم با یکسری جزوه های تایپ شده و بصورت کتاب در آمده که خیلی هم سنگین بودند باهم آهنگ تبلیغ کفش ملّی را میخواندیم و پائین می آمدیم و حالا چقدر برام از دوتا پله بالا و پائین رفتن سخت شده ، می بینی تو رو خدا سرعت زمان را ، چشم بر هم میزنی میگذره بیخود نبود که آقای نجفیان رسم زمونه را خوانده ....

1 comment:

  1. عکس محلی است بنام قلعۀ رود خان ، ظاهرا " شمال است من که ندیدم ، امیدوارم هم کشوری ها دیده باشند .

    ReplyDelete