Monday, July 25, 2011

زنده شدم

مُرده بَدم ، زنده شدم / گریه بدم ، خنده شدم 
دولت عشق آمد و من / دولت پاینده شدم 
دیدۀ سیر است مــرا / جان دلیـــریست مــرا 
زَهرۀ شیر است مــرا / زُهره تابنده شــدم 
گفت  : که دیوانه نئی  / لایق این خانه نئــی 
رفتم و دیوانه شدم / سلسله بندنده شــدم 
گفت  که :"سر مست نئی / رو که از این دست نئـــی 
رفتم و سرمست شدم / وز طرب آگنده شدم 
گفت که : " تو کشته نئی / وز طرب آعشته نئی 
پیش رخ زنده کُنـــش / کشته و افگنده شدم 
گفت  که : " تو زیرککــــی / مست خیالـــی و شکـــی 
گول شدم هول شدم / وز همه بر کنده شدم 
گفت که : " تو شمع شدی / قبلۀ هر جمع شدی 
جمع نیم ، شمع نیم / دود پراکنده شدم 
گفت که : " شیخی و سری / پیشرو و راهبری 
شیخ نیم ، پیش نیم / امــر ترا بنده شدم 
گفت که : " با بال و پری / من پر و بالت ندهم 
در هوس بال و پرش / بی پر و پر کنده شدم 
گفت : مرا دولت نو / " راه مرو رنجه مشو 
زانکه من از لطف و کرم / سوی تو آینده شــدم "
گفت : مرا عشق کهن / " از بر ما نقل مکن 
گفتم " آری نکنـــم / ساکن و باشنده شدم 
چشمه خورشید توئی / سایه گــه بید منـــم 
چونکه زدی بر سر من / پست و گدازنده شـــدم
تابش جان یافت دلــم / وا شد و بشکافت دلـــم 
اطلس نو بافت دلم / دشمن این ژنده شدم 
صورت جان وقت سحر / لاف همی زد ز بطر 
بنده و خر بنده بُدم / شاه و خداونده شدم 
شکر کند  خاک دژم / از فلک و چرخ نجم ُ
کز نظر و گردش او / نور پذیرنده شدم 
شکر کند چرخ فلک / از مَلِک و مُلک و ملک 
کز کرم و بخشش او / روشن و بخشنده شدم 
شکر کند عارف حق /  کز همه بُردیم سَبَق
بر زبر هفت طبــق / اختر رخشنده شدم

No comments:

Post a Comment